نقد فیلم | چرا حال سینمای ما را آشفته میکنید
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، تعداد کمی در سینما نشسته بودند و داستان برادران دوقلو را میدیدند. آشفتگی روایت دو برادر است که یکی از آنها از زندگی خویش شانس آورده بود و حالا سرمایهای به هم زده است و در مقابل برادری که نویسندگی میکرد و زندگی روبه راهی نداشت.
فریدون جیرانی کارگردان فیلم هیچ وقت مشخص نمیکند که در فیلمهایش به دنبال چه میگردد و تماشاگران به همدیگر میگفتند که دوباره همان فیلم خفهگی را از نو بازنویسی کرده است و فقط کمی انتهای داستان را تغییر داده است. جیرانی که حالا درگیر سریال نمایش خانگی نهنگ آبی هم شده است، ذهن آشفته خویش را بر روی صحنه ریخته و برای این همه ملالت و گرههای کور ذهنیاش انتهایی نیست.
خیانت، روابط آزاد، جنایت، مشروب و زندگی عنکبوتی گویا سکه رایج این روزهای سینمای ایران شده ولی در این فیلم نمود بیشتری پیدا کرده است. کارگردان سعی داشت تا از قوه تخیل بیننده بیشتر از نمایش تصویری استفاده کند، چرا که وقتی باربد، برادرش بردیا را میکشد، با اینکه بهرام رادان شباهت چندانی به بردیا ندارد ولی خود را به جای برادرش میگذارد و با مزهتر اینکه اصلا کسی متوجه تفاوتهای چهره نمیشود و همین بزرگترین نقطه ضعف فیلم است.
خانوادههای خیانتکار سینما تمامی ندارند
دریا «مهناز افشار» با باربد روی هم میریزند تا همسر باربرد و صاحب تمام اموال شرکت را بکشند و از این طریق مالک شرکت شوند، بردیا، باربد را میکشد و دریا با همسرش ارژنگ سعی دارد تا بر سر بردیا کلاه بگذارند و نهایتا دریا همه را دور میزند و به خارج فرار میکند و همسر واقعی بردیا نیز حیران به دنبال همسرش میگردد که حالا در پوست باربد رفته است و او اصلا متوجه نمیشود.
مهمترین مولفه در فیلم بی اعتمادی زیادی است که برای مخاطب از این همه خیانت درست میشود، جیرانی در دنیای خویش، هیچ انسان سالمی را ندیده است و به همین خاطر در عمده فیلمهایش نمیتواند انسان طراز خودش را معرفی کند و همین نقطه ضعف بزرگ کارگردان است.
مخاطب برای این فیلم خسته میشود
مهناز افشار مانند یک فاحشه هر جایی در فیلم خودنمایی میکند و همین مسئله سبب شده تا تصور کند که میتواند چهره خارق العاده و تاثیرگذار از خودش به تصویر بکشد. مهناز افشار در فیلمهای زیادی با این تیپولوژی بازی کرده و البته بازی در فیلم گلشیفته به عنوان فمینیست چادری خود داستان دیگری دارد و علامت سوال بزرگی را برای مخاطب درباره بهروز شعیبی کارگردان اثر ایجاد میکند.
خانم همه چیز دان این روزهای اینستاگرام برای این فیلم نمیتواند حتی کاندیدای سیمرغ بلورین شود و تمام جلوهگریهایش نمیتواند نظر هیئت داوران را با خود همراه کند.
آشفتهگی مانند آثار دیگر فریدون جیرانی چیزی ندارد و همین مسئله ما را آرام آرام به بازنشسته شدن مجری روزهای پرحاشیه و گذشته برنامه هفت نزدیک میکند، اتفاقی که سبب شد جیرانی تا حدودی شناخته شود و آثارش به عنوان یک نمایش بیرون بیاید.
هر چند همین ژانر سراسر خیانت و بی اعتمادی را در تمام آثار جیرانی میتوان دید. فیلم آشفتهگی که تمام شد، تماشاگران هاج و واج همدیگر را نگاه میکردند که کجای داستان دقیقا فیلم به پایان رسید، کسی دست نزد و هیچ کس به افتخار این فیلم نایستاد و به همین خاطر در صورت اکران عمومی فیلم آشفتهگی قطعا جیرانی با شکست بزرگی مواجه خواهد شد. /882/ی703/س
مهدی کمالی